داستان حضرت نوح (سلام الله علیه) را در قرآن کریم خوانده‌اید؟ ایشان 950 سال به تبلیغ مردم اشتغال داشت و تنها 80 نفر (یعنی هر 12 سال یک نفر) به ندای او پاسخ مثبت دادند. نکته مُهم آن است که فرزند این پیامبر بزرگ الهی حاضر نشد ایمان بیاورد و به رغم آنکه وارث ژن پدرش بود اما قرآن کریم با عبارت (لَیس مِن اَهلِک) او را از خاندان جناب نوح جدا ساخت.
در صدر اسلام با اینکه دو عموی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) شباهت‌های ژنتیک داشتند اما یکی دشمن سرسخت اسلام شد (ابولهب) و دیگری حامی محکم اسلام (حمزه سیدالشهداء).
در جریان عاشورا هم همین روند قابل ردیابی است. آنانکه مقابل امام حسین علیه‌السلام ایستادند از بنی‌امیّه بودند. با بررسی شجره‌نامه آنها نکته مُهمی کشف می‌شود. عبد مناف جدّ سوم پیامبر اسلام دو فرزند به نام (هاشم) و (عبد شمس) داشت که اتفاقاً دوقلوی بهم چسبیده هم بودند و انگشت هاشم به پیشانی برادرش چسبیده بود و با خونریزی بالاخره جدا شد. فرزندان هاشم به (بنی هاشم) و فرزندان عبد شمس به (بنی امیه) معروف هستند و لذا (امیّه) برادرزاده جناب هاشم بود.
با این توضیح معلوم است که مثلاً معاویه فرزند ابوسفیان و او هم فرزند حرب و او فرزند امیّه و بالاخره فرزند عبد شمس و در نهایت عبد مناف است. این تقاطع ژنتیک چه اثری در اقدامات معاویه و فرزند ناخلف او (یزید) داشت؟ با اینکه نَسب اینها به جد سوم پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) می‌رسید اما به جنایتکارترین افراد تاریخ و شجره ملعونه تبدیل شدند!
اینجا معلوم می‌شود که انتساب به یک خاندان و بهره‌مندی از ژن خوب لزوماً تضمین‌کننده رستگاری نیست. این اعمال انسان‌ها و عقاید آنها است که سرنوشت را رقم می‌زند.
امیدواریم همه ما چه وارث ژن خوب یک خاندان شریف باشیم (که البته به جای خود یک فرصت است) و چه نباشیم در عمل خود را به سبک زندگی حسینی نزدیک کنیم و از سبک زندگیت اموی دور باشیم.
آخرین نظرات