?اتفاقاتی که آنجا میافتد، قابل توصیف نیست و به اعتبار فرد، یک سیر و سلوک حیرتانگیز است. یک سرعت تصاعدی و جهش سلوکی است و فرد میتواند آنچه را که میخواسته در یک عمر به دست آورد، در یک سیر سهشبانهروزی به دست آورد. نظیر دفاع مقدس است و برای دوستانی که جنگ را درک نکردهاند، جایگزین عجیبی است. البته اشخاص با هم فرق دارند و زمان جنگ هم همینطور بود و مقدار بهرهمندی، به میزان اخلاص و صفای افراد بستگی دارد.
?به کسانی که هر سال میروند، میگویم: «زُرْ غِبًّا تَزْدَدْ حُبًّا؛[۶] یک روز در ميان زيارت كن تا موجب زيادى دوستى گردد». مواظب باشید برایتان عادت و عادی نشود. همه باید مواظب خود باشند که درصدد حظّ و بهرهی معنوی باشند و وقار، ذکر و فکر خود را در این سیر حفاظت کنند. البته واجب هم نیست که نود کیلومتر را پیاده بروند. اگر کسی بتواند، خوش به حال او و اگر نتوانست، هر قدر که شد، پیاده برود.
?از نظر اجتماعی، همبستگی، پیوستگی، تعاطف، تعاون، تعارف و شناخت، نتیجههای این حرکت است. مخصوصاً اینکه فضای آنجا، فضای سیاسی است و باید آن را ذیل آرمان حسینی حفظ و تقویت کرد. «لبیک یا حسین»، دقیقاً نقطهی مقابل جریان تمدنی کفر، جهل، نفاق، شرک و استکبار است.
?در گذشته، حتی عراقیها که خیلی قمهزن هستند، این بحث را در اربعین نداشتند، اما اخیراً جریان شیعهی انگلیسی، در اربعین نفوذ کرده که خیلی نگرانکننده است و ازجمله کارهایشان، قمهزنی و ایجاد بحثهای حاشیهای است. اینها حاشیه هستند و مهم نیستند. متن مهم است. ایرانی وقتی به مکه رفت، روح را به حج برگرداند. اربعین هم ممکن است یک مدل سکولاریستی داشته باشد که بیان همین سلوک شخصی و فردی باشد؛ اما قیام و آرمان حسینی، قیام علیه کفر و ظلم و فرهنگ یزیدی بود. وقتی این حرکت با پرچم حسینی و نگرش مهدوی راه میافتد و معطوف به قیام است، میشود همان چیزی که پایههای ستم را میلرزاند. خوشبختانه الان این رویکرد وجود دارد؛ منتها باید تقویت گردد و امیدواریم که سالبهسال بهتر شود.