۱- أستغفر الله ربی و أتوب إلیه . هزار مرتبه قرائت شود. خواص این #ذکر بسیار زیاد است از جمله برای دفع بلیات و از بین رفتن سختیها و دشواریهاست.
۲- أعتصمت بالله . این ذکر را ۱۰۶۹ مرتبه تکرار کند. برای دفع شر دشمن بسیار مفید و مجرب است.
۳- توکلت على الله . این ذکر را ۱۰۲۳ مرتبه تکرار کند . برای طلب_حاجت و حاجت روا شدن و دفع حوادث و پیشامدهای بد ، بسیار موثر و مجرب است.
محبت خود را ارزان به بچه نفروشید؛ اگر هرچه محبت داشتید، رایگان به بچه دادید، بچه از محبت شما وازده میشود؛ مثل غذا که اگر زیادی در اختیارش بگذارید، تف میکند؛ هرچند هم که خوشمزه باشد. اگر نان را زیاد به او بدهید، مقداری را گاز میزند و باقی را توی دستوپا میریزد. کم توی ظرفش بریزید تا ته ظرفش چیزی نماند تا اگر خواست، دوباره بهاندازه برایش بریزید که یکدانه برنج هم اضافه نیاید.
بچه را تشنۀ محبت خود نگهدارید. بعضی وقتها آدم با افراط در محبت، درواقع میخواهد خودش را تسکین بدهد. این، ساختن بچه نیست، ویران کردن اوست. باید محبتش توی مشتش باشد و اگر کار خوب از بچه دید، متناسب با آن، محبت را روانه کند و بهظهور برساند.
نگاهی به عیون اخبار الرضا، تألیف شیخ صدوق ره
محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (پس از ۳۰۵ق ـ ۳۸۱ق) که مدفون در ری است، بزرگترین محدّث و فقیه مکتب حدیثی قم به شمار میرود و حدود ۳۰۰ اثر علمی منسوب بدوست که بسیاری از آنها مفقود شده است. کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه نیز اثر هموست.
شیخ صدوق در این کتاب، روایات مربوط به امام رضا - علیه السلام - و روایاتی را که از آن حضرت روایت شده، جمع آوری و مجموعة آنها را در ۶۹ باب فقهی، اخلاقی، تاریخی و به خصوص گفتگوها و مناظرات آن حضرت با دیگران تنظیم کرده است.
شیخ صدوق کتاب مذکور را برای هدیه به کتابخانه صاحب بن عباد دیلمی، وزیر وقت و حاکم شیعی آن دوران، و احتمالاً پس از وفات رکن الدوله بویهی، یعنی پس از سال ۳۶۶ ق نگاشته است.
بنا به گفته شیخ صدوق در مقدمه کتاب، صاحب بن عباد دیلمی - وزیر وقت و حاکم شیعی آن دوران - در مدح و ستایش امام رضا - علیه السلام – دو قصیده می سراید و آن را به شیخ صدوق هدیه می دهد و شیخ نیز این کتاب را در پاسخ هدیه وی مینگارد.
وی آن دو قصیده را در مقدمۀ کتاب آورده و چند بیت آغازین آن چنین است:
یا سائرا زائرا إلی طوس
مشهد طهر و أرض تقدیس
أبلغ سلامی الرضا و حط علی
أکرم رمس لخیر مرموس
و الله و الله حلفة صدرت
من مخلص فی الولاء مغموس
إنی لو کنت مالکا إربی
کان بطوس الفناء تعریس
و کنت أمضی العزیم مرتحلا
منتسفا فیه قوة العیس
لمشهد بالذکاء ملتحف
و بالسناء و الثناء مأنوس
ای که به زیارت طوس - محلّ پاک و سرزمین قداست – رهسپاری!
سلام مرا به حضرت رضا(ع) برسان و نزد مدفنِ بهترین مدفون فرود آی!
قسم به خداوند؛ قسمی که از انسانی مخلص و غرق در ولای اهل بیت صادر شده است.
که اگر برآوردن آرزوهایم به دست خودم بود، در مقابل خانه (حضرت رضا) در طوس اقامت میگزیدم.
و چون شتران تیزپا میشتافتم به حرمی که آکنده از نور و درخشش است و با نور و علوّ، همدم است.
قبل از عیون الاخبار نیز تک نگاریهایی درباره امام رضا(ع) همانند «وفاة الرضا» اثر ابوالصلت هروی؛ و نیز «اخبار علی بن موسی الرضا» اثر عبدالعزیز بن یحیی جلودی، نگارش یافته است.
اما این کتاب در میان علمای شیعه منبع روایی مهمی به شمار میآید و از مصادر بحارالأنوار است و به عیون الأخبار نیز شهرت دارد.
میرداماد در مدح این کتاب سروده است:
عیون أخبار الرضا صیقـل تجلو
عن القلب صداء الکرب
لم یبد للدهر نظیراً لها
لناظر فی الشرق و الغرب
و کلفن فی أسالیبها
یکفیک و تخلیة السرب
کالشمس من نور الهدی مشرق
بالسلم یقضی وطر القلب
عیون اخبار الرضا، جلادهندهای است که زنگار غم را از قلب انسان میزداید.
در تمام روزگار و در نگاه هیچ بینندهای کتابی مانند این کتاب نگاشته نشده است.
هر دانشی که بخواهی در آن است و تو را بینیاز میکند.
مانند خورشید از نور هدایت میدرخشد و آرزوی قلب را برآورده میسازد.
مهمترین شرحها و تعلیقههای عیون أخبار الرضا ع عبارت است از:
لوامع الأنوار اثرسید نعمت الله جزائری (م ۱۱۱۲ ق).
شرح فارسی شیخ محمد علی حزین زاهدی گیلانی (م ۱۱۸۱ ق).
شرح مولا هادی بنابی (م ۱۲۸۱ ق) از شاگردان شیخ مرتضی انصاری.
شرح فارسی سید علی اصغر شوشتری اخلاقی.
حواشی سید حسین مجتهد قزوینی.
تعلیقات سید حسین بن حسن عاملی کرکی.
از شیخ بهایی پرسیدند:
“سخت می گذرد”
چه باید کرد؟
گفت: خودت که می گویی
سخت “می گذرد”
سخت که “نمی ماند"!
پس خدارا شکر که “می گذرد” و “نمی ماند".
امروزت خوب یا بد “گذشت”
و فردا روز دیگری است…
قدری شادی با خود به خانه ببر…
راه خانه ات را که یاد گرفت،
فردا با پای خودش می آید.
اربابِ لقمان به او دستور داد که در زمینش ، برای او کنجد بکارد.
ولی او جُو کاشت.
وقتِ درو ، ارباب گفت : چرا جُو کاشتی؟
لقمان گفت : از خدا امید داشتم که برای تو کنجد برویاند.
اربابش گفت : مگر این ممکن است؟!
لقمان گفت :
تو را می بینم که خدای تعالی را نافرمانی می کنی و در حالی که از او امید بهشت داری.
لذا گفتم شاید آن هم بشود.
آنگاه اربابش گریست و او را آزاد ساخت.
دقت کنیم که در زندگی چه می کاریم
هر چه بکاریم همان را برداشت میکنیم.
امام صادق عليه السلام :
مَنْ يَزْرَعْ خَيْرا يَحْصِدْ غِبْطَةً وَ مَنْ يَزْرَعْ شَرّا يَحْصِدْ نَدامَةً وَ لِكُلِّ زارِعٍ ما زَرَعَ
هر كس خوبى بكارد، خشنودى درو میكند و هر كس بدى بكارد، پشيمانى می چيند، هر كس هر چه بكارد، همان را دِرو مى كند
كافى، ج 2 ، ص 458، ح 19
آخرین نظرات